نسیم رحمت الهی وزیدن گرفته است و عالم و آدم را به نشاطی تازه فرا میخواند. رمضان ماه خدا فرا میرسد؛ ماه نزول قرآن بر قلب شریف پیامبر خدا؛ ماهی که در آن شبی است به نام قدر که از آن جهت قدرش نامیدهاند که قدر آن را کسی جز خدا و اولیای او نمیدانند.
هرچند به رمز و راز، آن را از هزار ماه بهتر دانستهاند: لیلة القدر خیر من الف شهر، اما آنگونه که از زبان روایات مستفاد میشود، شب قدر هرچند شب مهم و سرنوشتسازی است، اما مراد قرآن همین هشت تا ده ساعت از زمان پس از مغرب تا اذان صبح نیست. شب قدر، فاطمه است و این را به خوبی میتوان از روایات فهمید.
فاطمه است که قدر او بر عالم و آدم مخفی مانده و خواهد ماند و ای عجب که برخی به دنبال قبر مخفی او میگردند و ناله میکنند و از قدر و مراتب حضرتش غافلند!
در حدیث است که معصوم فرموده است: «ما حجت خداوند هستیم بر عالمیان و مادرمان فاطمه، حجت خداست بر ما! یعنی حجت خدا بر حجتهای دیگر خدا! و کیست که بتواند این معنا را درک کند که چگونه فاطمه بر فرزندان معصوم خود حجت است»!
بزرگی فرموده است: «فاطمه را نامی است که در دنیا آدمیان و هرکه را پای به عالم خاک نهاده است اجازت دانستن و بردن آن نام نیست و این نام را در قیامت، جز به خوبان اجازت بردن آن را عنایت نخواهند کرد! چه باشکوه و عظیم است این زن که امالوجود است و پیامبر او را مادر خود نامیده است! و چه غافلند بعضی که این تعبیر را به حساب تیمارهای فاطمه از پدر بزرگوارش در دوران سخت آزارهای مردم مکه گذاشتهاند!
با این دید، چه زیباست مؤمن روزهدار به ماه خدا مشرف شود! همه مقدمات رجب و شعبان برای ورود به ماه رمضان است و مقدمات دو دهه ماه رمضان ـ که در آن شیطانها به غل و زنجیر کشیده میشوند تا همه به عهد اولی که با خدا بستهاند که شیطان را پرستش نکنند، بازگردند: «الم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لا تعبدوا الشیطان انه لکم عدو مبین و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم» (سوره یاسین آیه 60 و 61)
برای این است که استطاعت درک شب قدر را داشته باشند و از چنان منزلت و توان و ظرفیت نوری و معنوی برخوردار شوند که بتوانند درک کنند فاطمه چیست و فاطمه کیست! و چقدر این تعبیر در حدیث پیامبر اکرم زیباست که شیاطین در این ماه به زنجیر کشیده میشوند تا مردم به راحتی بتوانند با مصون ماندن از گزند و آسیب و ضرر آنان، آماده درک شب قدر شوند و فاطمه را بشناسند!
اوج این مشابهت فاطمه و شب قدر در شب بودن آن است. شب تاریک است و اگر نوری در آن نباشد، هرچه و هر که از دیدها و دیدهها مخفی میماند. مگر نه دنیا شب است و آخرت روز، پس باید قبل از قیامت در شب تیره، قیامتی کوتاه را در درک فاطمه به تماشا نشست! فاطمه شب است و شب هم تاریک و قدر او مثل شب تاریک، اما او زهرا و زهره است و طبق حدیث صحیح، نور آسمانها و زمین از نور وجودی او نشأت گرفته است.
و طبق حدیث کسا آسمانها و زمین و هر ماهی که به دور خورشیدی در گردش است و هر رودی که در زمین جاری است و هر خورشیدی که بر عالمی نورافشانی میکند، همه و همه به یمن وجودی حضرتش که قائمه فیض هستی است، وجود یافتهاند!
ماه رمضان فرا میرسد؛ ماه درک فاطمه و درک قدر و منزلت او در عالم هستی. دل و جان را به این نسیم رحمت الهی که وزیدن گرفته است، بسپاریم و باور داشته باشیم که این نسیم به هر کس که بگذرد، جان جان او را مست فیض و لطف حضرت دوست که هر چه هست از اوست، نیکو خواهد کرد. اما درک این درک، کاری است دشوار! و مانند ترک ترک است که در عرفان گفتهاند! عدهای ترک اعمال مکروه را قصد میکنند و خود را چیزی به حساب میآورند، ولی عدهای که دارای مقام برتری هستند، چنان خود را در برابر حضرت حق به چیزی نمیانگارند که همان ترک را ترک میکنند و در خود، قوه و قدرت و اختیاری نمییابند که با آن ترکی را پیشه گیرند! و چه زیباست انسان روزهداری که از خوردن و آشامیدن در این ماه در ساعاتی منع شده است، رمز امساک را بفهمد و از مراحل روزه جسم و حتی روح بگذرد و روزه دنیا بگیرد! و مگر نه این است که انسان در دنیا مسافر است! و روزه او امساک اوست از هرچه که غیر اوست. امید که خدا ما را هم از این روزه نصیبی عنایت فرماید که تا زندهایم از دنیا و مافیهای آن روزه باشیم و زبان جانمان تا واپسین لحظه حیات، چنین بسراید که «ز هر چه غیر یار استغفرالله».